ترفندهایی برای جذب مخاطب در سخنرانی ها

رعایت این نکات را در سخنرانی هایتان جدی بگیرد

وقتی سخنرانی می کنید، اولین موردی که باید در نظر داشته باشید، جذب کردن مخاطبان و شرکت کنندگان حاضر در مراسم است. حال به شما نکاتی را شرح خواهیم داد تا آنها را در حین سخنرانی تان انجام ندهید، چرا که با خطر بی توجهی مخاطبان تان روبرو خواهید شد. در ادامه با الی گشت همراه باشید.

• آیا صدای من به گوشتان می رسد؟

مطالب مرتبط:
آگاهانه تصمیم بگیرید!
ترس را کنار بگذارید و تصمیمتان را بگیرید!

این روشی است که بسیاری از افراد صحبت شان را این طور شروع می‌کنند. سه ‌بار به بلندگو ضربه می‌زنند و با صدای بلند می‌گویند: همه صدای من را می‌شنوید؟ انتهای سالن چه؟ و با لبخندی پوزش آمیز مشخص می‌شود که همه می‌شنوند، اما کسی دستش را بلند نکرده است.  این وظیفه شما نیست که صدا را مورد آزمایش قرار دهید. افرادی برای این کار هستند (و اگر هم نبودند در خلال صحبت ‌تان این آزمایش را انجام دهید). اگر شروع به صحبت کرده و متوجه شدید سیستم صوتی کار نمی‌کند خونسرد باشید و تا سه بشمارید و دوباره امتحان کنید. اگر بازهم صدا اشکال داشت به آرامی کنار سن بروید و از هماهنگ کننده بخواهید این موضوع را پیگیری کند. در این مدت به مخاطبان خود لبخند زده و اعتماد به نفس خود را حفظ کنید. همیشه فرض تان این باشد که همه چیز به درستی جلو می رود، مگر اینکه خلافش به اثبات برسد که در این شرایط آرامش خود را حفظ کنید و منتظر بمانید تا درست شود.

• من نمی‌توانم شما را ببینم چون نور مستقیم به من می‌تابد

بله وقتی شما روی سن هستید چراغ‌ ها گرم و روشن هستند و دیدن مخاطبان کاری سخت به حساب می آید، اما لازم نیست آنها این را بدانند. فقط به تاریکی خیره شوید. گهگاه لبخند زده و طوری رفتار کنید انگار که در خانه نشسته ‌اید. اگر واقعا می‌خواهید آنها را از نزدیک ببینید خیلی عادی و راحت به سمت مخاطبانتان رفته ، اما با دست روی پیشانی خود سایه بان درست نکنید که بتوانید آنها را ببینید؛ اما اگر می‌خواهید تعداد افراد را بشمارید یا اینکه از افراد سوال بپرسید مودبانه از نورپرداز بخواهید تا چراغ‌های اتاق را خاموش کند. حتی بهتر این است که قبل از شروع شدن کار با نورپرداز هماهنگی انجام داده که چه زمانی از آنها می‌خواهید که نور را کم یا زیاد کنند.

• پرواز من با تاخیر مواجه شده یا من خیلی خسته راه هستم و…

نمی‌دانم این مساله از کجا نشات می‌گیرد اما از هر پنج ارائه، یکی با بهانه شروع می‌شود؛ «آنها دیر به من اطلاع داده‌اند» یا «من خیلی خسته سفر هستم» و بهانه‌ های مختلف دیگر که مخاطب واقعا علاقه‌ای به شنیدن آن ندارد. ما به ‌عنوان مخاطب این توقع را داشته که شما بهترین ارائه ‌تان را داشته باشید. اگر احساس خستگی کرده و نمی‌توانید بهترین عملکرد را داشته باشید شاید بهتر ‌بود همایش را لغو می‌کردید. یک قرص بخورید، قهوه ‌ای بنوشید و خستگی ‌تان را بروز ندهید.

• تلفن همراه، تبلت، لپ ‌تاپ خود را خاموش کنید

روزی روزگاری بود که شما از مخاطبان تان می‌توانستید بخواهید تلفن همراهشان را خاموش کنند ولی دیگر آن زمان تمام شده است. الان دیگر افراد گفته‌های نغز شما را در شبکه ‌های اجتماعی منتشر کرده یا اینکه بر روی تبلت ‌های خود نکات شما را یادداشت می‌کنند. شاید هم در حال بازی یا چک کردن فیس ‌بوکشان هستند.

شما می‌توانید از مخاطبانتان بخواهید که تلفن همراه خود را بی‌صدا کنند، اما جدای از اینها شما باید مطمئن باشید که مطالبتان آنقدر جذاب هست که آنها لپ‌ت اپ‌هایشان را ببندند و پلک هم نزنند، چرا که یک ثانیه را هم نمی‌خواهند از دست بدهند ودرخواست توجه راهگشا نیست، به جای آن توجه را جلب کنید.

• من در ادامه به آن می پردازم

اگر شما به مخاطبی برخورد کردید که مشتاق یادگیری و گفت‌ وگو است به اصطلاح این موقعیت را سفت چسبیده و فرصت را از دست ندهید. اگر کسی سوالی دارد که در اسلاید‌های بعدی به آن می‌رسید از اسلاید‌ها عبور کرده تا به آن برسید و سوال را پاسخ دهید. اگر کسی آنقدر شجاع بود که دستش را بلند کند و سوال بپرسد با آغوش باز آن را پذیرفته و دیگر مخاطبان را نیز ترغیب کنید که چنین کاری کنند. هیچ وقت هیچ چیزی را به عقب نیندازید.

• بگذارید من این متن را برای شما بلند بخوانم

هیچ وقت آنقدر متن داخل یک اسلاید قرار ندهید که افراد مجبور شوند برای خواندنش وقت بگذارند. اگر هم یک زمانی چنین اشتباهی را مرتکب شدید آن را بلند برای مخاطبانتان نخوانید. بهترین کار برای از دست دادن توجه مخاطب قرار دادن متن زیاد درون اسلاید است. حقیقت این است اگر بیش از ۴ کلمه در یک اسلاید داشته باشید اتفاقی که می‌افتد آن است که افراد شروع به خواندن آن کرده و دیگر حرف ‌های شما را نمی شنوند.

• من خیلی خلاصه و فشرده می‌گویم

این وعده ‌ای است که هیچ ‌کس به آن عمل نمی‌کند اما بسیاری از ارائه ‌ها این طور شروع می‌شوند. مخاطب واقعا برایش مهم نیست که خلاصه بگوییم یا نه آنها زمان خود را سرمایه‌گذاری کرده‌اند و می‌خواهند یاد گرفته و تهییج شوند. شما باید بارها و بارها تمرین کنید تا اینکه در زمان اختصاص داده شده دقیقا کار خود را به پایان برسانید.