بوشهر، شهری بندری و شبهجزیرهای در جنوب غربی ایران، با پیشینهای غنی و فرهنگی برجسته، یکی از مراکز تاریخی و اقتصادی خلیج فارس است. این شهر در ارتفاع ۱۸ متری از سطح دریا و در منطقهای با آبوهوای گرم و نیمهبیابانی قرار گرفته است و از سه جهت به خلیج فارس محدود میشود. بوشهر که ریشههای تمدنی آن به دوران هخامنشی و ساسانی بازمیگردد، در طول تاریخ با نامهای مختلفی چون «رام اردشیر»، «ریشهر»، «لیان» و «ابوشهر» شناخته شده است. فرهنگ مردم بوشهر، آمیختهای از سنتهای دریایی، معماری منحصر به فرد، و تاریخ پر فراز و نشیب این بندر است که هویت این سرزمین را شکل داده است.
فرهنگ و تمدن استان بوشهر، ریشه در تاریخ کهن ایران دارد و جشنها و آیینهای مذهبی این منطقه، نشاندهنده پیوند عمیق مردم با فرهنگ و باورهای اسلامی و ملی است. آیینهای مذهبی در استان بوشهر، جایگاه ویژهای دارند و بسیاری از این رسوم نهتنها در سطح استان، بلکه در تاریخ و فرهنگ ایران نیز شناختهشده و منحصربهفرد هستند. این آیینها در کنار جشنها و مناسبتهای محلی، هویت فرهنگی مردم بوشهر را شکل دادهاند. در ادامه به توضیح برخی از مهمترین آیینها و مراسم مذهبی استان بوشهر پرداخته میشود.
جشنهای مذهبی در بوشهر شامل مناسبتهای مهمی است که به مناسبت میلاد پیامبر اکرم (ص)، امامان معصوم (ع) و دیگر رویدادهای دینی برگزار میشود. از جمله این مناسبتها میتوان به جشن میلاد حضرت محمد (ص)، میلاد حضرت فاطمه (س) که بهعنوان روز مادر گرامی داشته میشود، و میلاد حضرت علی (ع) که روز پدر نامیده میشود، اشاره کرد. همچنین جشن بزرگ نیمه شعبان که به مناسبت میلاد حضرت مهدی (عج) برگزار میگردد، از مهمترین جشنهای مذهبی در این منطقه است.
عید غدیر خم نیز یکی از دیگر مناسبتهای مذهبی مهم مردم بوشهر است که با شکوه خاصی برگزار میشود و مردم این روز را بهعنوان روز جانشینی حضرت علی (ع) گرامی میدارند. جشن بعثت پیامبر (ص) و مناسبتهای میلاد دیگر امامان معصوم (ع) نیز از دیگر جشنهایی است که در این استان اهمیت ویژهای دارند.
یکی از آیینهای خاص و منحصر به فرد مذهبی در بوشهر، مراسم عید فطر است که در این منطقه به نام “عید تلخک” یا “عید مردهها” شناخته میشود. در این روز، مردم به یاد عزیزان ازدسترفته خود، مراسم فاتحهخوانی برگزار میکنند و به دیدار خانوادههایی میروند که عزیزی را از دست دادهاند. سحرگاهان روز عید، پس از اذان صبح، مردم به زیارت اهل قبور میروند و بر مزار عزیزان خود سفرهای از خوراکیها پهن میکنند. پس از بازگشت از قبرستان، نماز عید فطر به جماعت خوانده میشود. این رسم نشاندهنده پیوند عاطفی مردم با درگذشتگان و احترام به سنتها و باورهای دینی است.
عزاداریهای مذهبی استان بوشهر، یکی از شناختهشدهترین آیینهای مذهبی در کشور است که به دلیل سبک ویژه و منحصربهفرد خود، در فهرست آثار معنوی ایران به ثبت رسیده است. از ۴۳ اثر معنوی ثبتشده استان بوشهر در فهرست آثار ملی، نیمی از آنها مربوط به مراسم سوگواری و عزاداری مردم این منطقه میباشد.
عزاداریهای ماه محرم در بوشهر به طور ویژهای برگزار میشود و شامل آیینهای متنوعی مانند نوحهخوانی، سینهزنی، سنج و دمامزنی، مقتلکخوانی، هیا مظلوم، پامنبری و یزله است. این مراسم، جدا از جنبههای مذهبی، بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی مردم بوشهر شناخته میشود.
سینهزنی بوشهر یکی از معروفترین آیینهای عزاداری در این منطقه است. در این مراسم، نوحهخوان در وسط جایگاه قرار میگیرد و شرکتکنندگان به صورت دایرهای دور او حلقه میزنند. تعداد افراد هر حلقه میتواند بین ۵ تا ۲۰ نفر باشد. شرکتکنندگان همزمان با نوای نوحهخوان، به شکل هماهنگ دستها را بر سینه میزنند و با حرکت پا، دایرهای را حول نوحهخوان تشکیل میدهند. این شکل از سینهزنی، به دلیل هماهنگی بین حرکات و نوای نوحه، فضایی پر از اندوه و معنویت ایجاد میکند.
سنج و دمامزنی یکی دیگر از آیینهای برجسته عزاداری بوشهر است که پیش از شروع مراسم سینهزنی در مساجد و تکایا برگزار میشود. صدای سنج و دمام در سراسر شهر طنینانداز میشود و فضایی حزنانگیز به وجود میآورد. این طنین غمآلود، مردم را برای شرکت در مراسم عزاداری آماده میکند و بهعنوان بخشی جداییناپذیر از آیینهای ماه محرم در بوشهر شناخته میشود.
یکی از روضههای معروف در مراسم عزاداری بوشهر، مقتلک علیاصغر است. در این مراسم، داستان شهادت حضرت علیاصغر (ع)، فرزند خردسال امام حسین (ع)، بهصورت روایی و با تأکید بر جنبههای احساسی مطرح میشود. این روایت معمولاً توسط آیتالله یا افراد شاخص مذهبی جمع انجام میگیرد و تأثیر عمیقی بر عزاداران میگذارد.
آیین هیا مظلوم یکی دیگر از رسوم عزاداری مردم بوشهر است که بهصورت نمادین برگزار میشود. در این مراسم، گروهی از عزاداران بهصورت ردیفهای پشتسرهم قرار میگیرند و دستها را بهصورت کشیده به پشت کمر یکدیگر میگیرند. سپس با شعارهای حزنانگیز و هماهنگ، مسافتی را طی میکنند. این آیین نمادی از اتحاد و همبستگی عزاداران در سوگواری برای امام حسین (ع) و یارانش است.
پامنبری نیز از رسوم رایج در مراسم عزاداری بوشهر است. در این آیین، شخصی که در پایین منبر نشسته است، با خواندن مرثیه و همراهی با فرد روضهخوان، فضای مراسم را پرشورتر میکند. این همراهی باعث ایجاد ارتباط عاطفی عمیقتری میان عزاداران و مراسم میشود.
اگرچه زندگی مدرن و تغییرات اجتماعی بر بسیاری از سنتها و آیینهای دیرینه تأثیر گذاشته است، اما مردم بوشهر همچنان به حفظ آیینهای مذهبی و فرهنگی خود پایبند هستند. تعلقات فرهنگی، باورهای مذهبی و تعصبات ملی، عواملی هستند که باعث شدهاند بخش زیادی از رسوم مذهبی این منطقه همچنان ماندگار بمانند. البته برخی از این آیینها نیز به مرور زمان دچار تغییرات شدهاند، اما همچنان هویت فرهنگی مردم بوشهر را نمایان میکنند.
آیینهای مذهبی در فرهنگ مردم بوشهر، نماد پیوند عمیق مردم این منطقه با باورهای دینی و فرهنگی است. جشنها و عزاداریهای مذهبی در این استان، نهتنها از جنبه اعتقادی، بلکه بهعنوان بخشی از هویت و تاریخ این منطقه اهمیت بسیاری دارند. از مراسم عید فطر تا عزاداریهای ماه محرم، هر یک از این آیینها بخشی از فرهنگ غنی بوشهر را به نمایش میگذارند و نشاندهنده ارادت و پایبندی مردم این استان به ارزشهای دینی و فرهنگی هستند.
فرهنگ مردم بوشهر، ترکیبی از ویژگیهای منحصربهفرد تاریخی، اجتماعی و جغرافیایی است که در طول قرنها شکل گرفته و هویت خاصی به این منطقه بخشیده است. این فرهنگ غنی، آداب و سننی را در خود جای داده که ریشه در تاریخ و زندگی مردم بوشهر دارد و بیش از آنکه جنبه مذهبی داشته باشد، بازتابدهنده شیوه زیست، باورها و ارزشهای اجتماعی آنان است.
در فرهنگ مردم بوشهر، مراسم عروسی یکی از آیینهای مهم و پرشور است که به طور معمول در مدت دو شبانهروز برگزار میشود. شب نخست این جشن به نام «حنابندان» شناخته میشود و تا سپیدهدم با رقص، پایکوبی گروهی، و خیامخوانی سپری میگردد. این شب از شور و نشاط خاصی برخوردار است و حضور نوازندگان «نیانبانه» و «تنبک» از اجزای ضروری این مراسم به شمار میآید. نبود این دو ساز، از گرمای مجلس میکاهد و شور و حال جشن را کاهش میدهد.
برای دعوت مردم به مراسم عروسی، ابتدا زن سلمانی محله نقش اطلاعرسانی را برعهده میگیرد و اهالی را به شرکت در این آیین دعوت میکند. علاوه بر این، جوانان محلات دیگر که همواره منتظر چنین مجالسی هستند، خود را بدون دعوت رسمی به مراسم میرسانند و با حضورشان به گرمای این جشن میافزایند.
در هنگام ورود شیخ عاقد برای جاری کردن خطبه عقد در منزل عروس، نوازنده نیانبانه با تجربه و مهارت خاص خود آهنگی مینوازد که با این شعر شناخته میشود:
«آ شیخ مرخصم بکن، میخوام برم خونه مو!»
این آهنگ با شور و هیجان خاصی اجرا میشود و فضای مراسم را پر از انرژی میکند. پس از پایان عقد، آهنگ دیگری که به «لاحولالله» معروف است، نواخته میشود. بخشی از این آهنگ چنین است:
«شنیدم بهمنی گردان میسازن،
برای سربازا زندان میسازن،
لاحولالله، لاحولالله،
ما عروس عقد کردیم الحمدلله.»
در بسیاری از لحظات، نوازنده نیانبانه آهنگهای محلی مشهور دیگری را نیز اجرا میکند که برای مهمانان آشنا و دلنشین هستند. یکی از این آهنگها چنین شروع میشود:
«چلچلِ بادِ شمال، زیر بال مینا…»
یا آهنگ دیگری که با این عبارت آغاز میشود:
«رباب، رباب، ربابن… حال رباب خرابن،
رباب میره آسیو… با سرخاب و سفیدو…»
گاهی اوقات، اجرای نیانبانه به همراهی و همخوانی حاضران در مجلس میانجامد. این همسرایی که با ریتم و آهنگ نی همراه است، حال و هوای خاصی به مراسم میبخشد. گاهی نیز نوازنده نیانبانه، خود پیشگام شور و هیجان شده و با نواختن آهنگهایی، افراد حاضر را به سماع و پایکوبی گروهی یا فردی دعوت میکند. در این بخش از مراسم، آهنگ مخصوصی که «شِکی» نامیده میشود، نواخته میشود. «شِکی» به معنای آهنگ رقص و پایکوبی است و از مهمترین بخشهای جشن عروسی محسوب میشود.
این آیینها و آداب، نشاندهنده شور و سرزندگی مردم بوشهر در برگزاری مراسم عروسی است. موسیقی، شعر، و رقص در کنار هم، فضایی گرم و صمیمی ایجاد میکنند که نشاندهنده اهمیت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی در این فرهنگ غنی است.
خیامخوانی یکی از آیینهای شعرخوانی در فرهنگ مردم بوشهر است که جایگاه ویژهای در مراسم شادی، بهویژه عروسیها، دارد. در این مراسم، خواندن رباعیات خیام یا اشعاری که حالوهوایی مشابه با رباعیات او دارند، توسط یکی از افراد حاضر انجام میشود. این اشعار اغلب توسط شخصی که به فرهنگ و فضای خراباتی آشناست، خوانده میشود و با همراهی ساز نی (یا نی فلوت) به مجلس عروسی شور و گرمای بیشتری میبخشد.
هرچند خیامخوانی بیشتر در عروسیها رایج است، اما حضور آن در دیگر جشنهای شادمانی مانند ختنهسوران نیز معمول است. این سنت، با استفاده از اشعار خیام که اغلب نگاهی فلسفی، طنزآمیز، و گاه تلخ به زندگی دارند، باعث ایجاد فضایی متفاوت و شورانگیز در جمع میشود.
نمونههای رباعیاتی که در این محافل خوانده میشوند، شامل مضامینی عمیق و پرمعنا هستند. برای مثال:
«در کنج خرابات کسی پیر نشد
وز مردن آدمی، زمین سیر نشد
گفتم که به پیری رسم و توبه کنم
بسیار جوان مرد و یکی پیر نشد»
یا رباعی معروف دیگری:
«آن قصر که بهرام در او جای گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت»
این اشعار، با زبانی ساده اما مفهومی عمیق، از ناپایداری دنیا و گذر عمر سخن میگویند و در عین حال، شور زندگی را در محفل جاری میکنند. خیامخوانی در فرهنگ مردم بوشهر، آیینی است که هنر شعر و موسیقی را با هم تلفیق کرده و به مجالس شادی، رنگی از اندیشه، احساس، و هیجان میبخشد.
مراسم بارانخواهی یکی از آیینهای کهن و ریشهدار در فرهنگ مردم بوشهر است که در زمان خشکسالی یا کمبود باران برگزار میشود. این مراسم که با باورهای مذهبی و آیینی مردم گره خورده است، برای طلب باران و رفع خشکسالی انجام میشود و نشاندهنده پیوند عمیق انسان با طبیعت و نیاز او به نیروهای فراتر از خود است.
در این آیین، مردم با نیت خالص و قلبی آکنده از امید، دعا و نیایشهای جمعی را به درگاه خداوند میبرند. این مراسم معمولاً در فضایی خاص، مانند کنار درختان مقدس یا مکانهای مذهبی برگزار میشود. تقدس برخی از درختان در فرهنگ مردم بوشهر نیز به این مراسم پیوند خورده و گاهی مردم به پای درختان مقدس برای دعا و طلب باران گرد هم میآیند.
بارانخواهی در میان مردم بوشهر، علاوه بر جنبه مذهبی، جنبههای اجتماعی و همبستگی نیز دارد. افراد جامعه با همکاری و اتحاد، این آیین را بهصورت گروهی انجام میدهند که نهتنها باعث تقویت ایمان جمعی میشود بلکه بهعنوان نمادی از همدلی و ارتباط عمیق میان انسانها و طبیعت عمل میکند.
این آیین که از گذشتههای دور حفظ شده، بخشی از باورها و فرهنگ معنوی مردم بوشهر را تشکیل میدهد. مراسم بارانخواهی، بازتابی از ارزشهای معنوی، احترام به طبیعت، و آرزوی زندگی بهتر برای همگان است که در گذر زمان همچنان جایگاه خود را در فرهنگ مردم این منطقه حفظ کرده است.
یزلهگری یکی از آیینهای نمایشی و موسیقایی در فرهنگ مردم بوشهر است که با شور و انرژی خاصی اجرا میشود. یزله نوعی رقص و پایکوبی گروهی است که همراه با همخوانی جمعی و کفزدنهای آهنگین انجام میگیرد. این مراسم که ریشه در سنتهای کهن مردم بوشهر دارد، بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی این منطقه به شمار میآید و در مناسبتهای گوناگون، بهویژه جشنها و گردهماییها، برگزار میشود.
در یزله، نقش اصلی بر عهده فردی به نام «یزلهگر» است که اشعار یا عباراتی را میخواند و جمعیت حاضر، با کفزدنهای هماهنگ و تکرار بند اول، او را همراهی میکنند. یزلهگر معمولاً اجرای خود را با عباراتی همچون «هَلَ الیوس، هلِ یوسا…» آغاز میکند و دیگران همان عبارت را در پاسخ تکرار میکنند. پس از این مقدمه، یزلهگر وارد موضوعات متنوعی میشود و با خواندن اشعاری آهنگین، جمعیت را به همخوانی وادار میکند. برای مثال، ممکن است بگوید:
«جهاز اومد نفع دزا…»
یا عباراتی همچون:
«دیگه نمیشم به کهله…»
که جمعیت با تکرار همان ریتم و کلمات، شور و حال مجلس را افزایش میدهند.
در برخی از بخشهای یزله، اشعار با طنز یا مضامین اجتماعی همراه میشوند. برای نمونه:
«تغاری بشکنه ماساش بریزه…
و مشکی بدره اواش بریزه…
و جهان گشته به کام کاسهلیسون…»
یزلهگری نهتنها بهعنوان یک سرگرمی، بلکه بهصورت شکلی از بیان جمعی و هنری در فرهنگ مردم بوشهر جایگاه دارد. این آیین، نشاندهنده هماهنگی، همبستگی و خلاقیت جمعی مردم است و به مراسم و جشنها حالوهوایی خاص و فراموشنشدنی میبخشد.
مراسم گلی گوشو، که در فرهنگ مردم بوشهر به معنای «گرهگشا» یا «باز کردن گره» است، یکی از آیینهای سنتی زیبا و کودکانه است که در شب پانزدهم ماه رمضان برگزار میشود. این مراسم که ریشه در باورهای مردم این منطقه دارد، نمادی از رفع موانع، گشودن مشکلات، و برکتخواهی است. کودکان نقش اصلی این آیین را برعهده دارند و فضای محلهها را با شور و نشاط خود پر میکنند.
گروه گلی گوشو معمولاً از پسران و دختران خردسال تشکیل میشود. این کودکان پس از صرف افطار، در حالی که کیسههای کوچکی به گردن دارند، در کوچههای محله به راه میافتند و به در خانهها سر میزنند. از همان ابتدا، با خواندن اشعاری آهنگین، اهالی محله را از حضور خود آگاه میکنند. این اشعار معمولاً با تکرار عبارت زیر آغاز میشود:
«گلی گوشو… سرت بوشو…»
صاحبان خانهها که از قبل برای این مراسم آماده شدهاند، به کودکان گندم بو داده میدهند. برای این منظور، خانوادهها چند روز پیش از مراسم، مقداری گندم را در آب خیس میکنند و عصر روز چهاردهم ماه رمضان، آن را تفت میدهند تا آماده پذیرایی از کودکان باشند.
هرگاه کودکان از در خانهای با دست پر بازمیگردند، با شعف و خوشحالی این شعر را میخوانند:
«خونه گچی… پر همه چی…»
اما اگر خانهای چیزی به آنان ندهد، کودکان با لحنی طنزآمیز و کودکانه این شعر را سر میدهند:
«خونه گدا… هیچش ندا…»
یا:
«خونه گدا… خیرش ندا…»
این اشعار که جنبهای خندهآور و بازیگوشانه دارند، نهتنها باعث دلخوری نمیشوند، بلکه به جذابیت مراسم میافزایند و فضای محلهها را پر از شادی و نشاط میکنند.
مراسم گلی گوشو، علاوه بر جنبههای مذهبی و معنوی، نمادی از روحیه همبستگی و مشارکت در میان مردم بوشهر است. کودکان با شرکت در این آیین، یاد میگیرند که جمعآوری برکت و نعمت، با همکاری و شادی گروهی ممکن است. از سوی دیگر، خانوادهها نیز با آماده کردن گندم بو داده، در این آیین مشارکت میکنند و به حفظ و انتقال این سنت زیبا به نسلهای بعدی کمک میکنند.
این مراسم که در طول تاریخ جایگاه ویژهای در فرهنگ مردم بوشهر داشته، بیانگر سادگی، صفا، و ارزشهای مشترکی است که در زندگی مردم این دیار نهادینه شده است. گلی گوشو، با تمام زیباییها و موسیقی کودکانهاش، یکی از آیینهایی است که هویت فرهنگی این منطقه را به نمایش میگذارد و همچنان در خاطرات مردم زنده است.
نانپوشی یکی از آیینهای سنتی و مذهبی در فرهنگ مردم بوشهر است که بهعنوان نوعی نذر شناخته میشود. این مراسم ساده اما معنوی، بیشتر برای کودکان خردسال یا نوجوانانی که دچار بیماری شدهاند انجام میگیرد و هدف آن، طلب شفا و سلامتی از درگاه خداوند است. نانپوشی معمولاً در مسجد یا قدمگاههای محلی برگزار میشود و فضای آن، آکنده از دعا و ذکر صلوات است.
در این مراسم، کودک بیمار را به حالت طاقباز در گوشهای از مسجد قرار میدهند و بدن او را از سر تا پا با نان میپوشانند. نانپوشی با حضور زنان و دختران خردسال انجام میشود و مردان در این مراسم شرکت نمیکنند. این کار تنها برای لحظاتی کوتاه انجام میشود و همراه با ذکر صلوات بر حضرت محمد (ص) و ائمه اطهار است. پس از اتمام این بخش، نانهایی که برای پوشاندن کودک استفاده شدهاند، تکهتکه یا لقمه میشوند. درون هر لقمه، مسقطی یا حلوا قرار میدهند و آنها را بین حاضران توزیع میکنند.
نانپوشی در گذشته بیشتر توسط خانوادههای متمول برگزار میشد. دلیل این امر، هزینههای مرتبط با تهیه نان و حلوا بود که برای خانوادههای کمبضاعت دشوار بود. به همین دلیل، این مراسم در میان اقشار فرودست جامعه چندان رایج نبود، هرچند که باور به اثربخشی و برکت این آیین در میان تمام طبقات اجتماعی وجود داشت.
مراسم نانپوشی بازتابی از ایمان عمیق مردم بوشهر به نذر و دعا برای شفای بیماران است. این آیین ساده اما پرمعنا، نمادی از پیوندهای اجتماعی و مذهبی در فرهنگ مردم بوشهر به شمار میآید که همچنان در برخی مناطق حفظ شده و اجرا میشود.
عزایمنشینی یکی از باورها و آیینهای سنتی در فرهنگ مردم بوشهر است که ریشه در اعتقادات قدیمی مردم این منطقه دارد. واژه «عزایم» جمع «عزیمت» به معنای افسونها و دعاهایی است که برای مقاصد مختلفی مانند شفای بیماران، رام کردن جانوران، یا حتی شناسایی دزدها استفاده میشود. مراسم عزایمنشینی، به طور خاص، به زمانی گفته میشود که این دعاها و افسونها در جمعی برگزار شوند تا هدف خاصی، مانند یافتن دزد، محقق گردد.
یکی از رایجترین موارد استفاده از عزایمنشینی، «دزدشناسی» است. این مراسم در خانهای که اموال آن به سرقت رفته برگزار میشود، بهویژه زمانی که دزد ناشناخته باقی مانده باشد. در چنین شرایطی، خانواده صاحبخانه یک معزّم (شخصی که در عزایم خواندن مهارت دارد) را دعوت میکنند. این فرد نقش اصلی را در مراسم ایفا میکند و وظیفه او یافتن دزد از طریق اعمال خاص و دعاهای مخصوص است.
در این مراسم، معزّم در میان جمع مینشیند و کاسهای آب به همراه آیینهای در مقابل خود قرار میدهد. سپس دختری خردسال، معمولاً در سنین هفت یا هشت سال، به مجلس میآورند. معزّم روی ناخن دست دخترک، وردی را زمزمه میکند و از او میخواهد به کاسه آب یا آیینه نگاه کند. باور بر این است که با انجام این مراسم، تصویر و قیافه دزد بر روی ناخن دختر یا در آیینه و کاسه آب ظاهر میشود و دزد شناسایی میگردد.
عزایمنشینی، اگرچه امروزه کمتر رایج است، بازتابی از باورهای عمیق مردم بوشهر به نیروهای ماوراءالطبیعه و استفاده از روشهای غیرمادی برای حل مشکلات است. این آیین، بخشی از میراث فرهنگی و اعتقادی این منطقه است که نشاندهنده ارتباط میان باورهای سنتی و زندگی روزمره مردم بوشهر در گذشته بوده است.
«دم دم سحری» یکی از آیینهای سنتی و زیبا در فرهنگ مردم بوشهر است که ریشه در ماه مبارک رمضان دارد. این رسم که با ترکیبی از صدا، موسیقی و معنویت همراه است، به هدف بیدار کردن مردم برای سحری و آمادهسازی آنها برای روزهداری انجام میشود. واژه «دم دم» به صدای آهنگین و منظم ضربههای چوب بر روی «دمام» اشاره دارد؛ سازی کوبهای که در این آیین نقش اصلی را ایفا میکند.
در گذشته، گروهی از افراد محلی، معمولاً دو نفر، مسئول اجرای این سنت بودند. یکی از آنها فانوسی به دست میگرفت و دیگری «دمام» را بر دوش میکشید. این افراد در ساعات پیش از اذان صبح، کوچه به کوچه و خانهبهخانه میگشتند. آنها با ضربه زدن بر دمام به ریتمی سهضربی و خواندن اشعار دعاگونه، خانوادهها را از خواب بیدار میکردند. این اشعار غالباً حالتی معنوی داشت و مردم را به آماده شدن برای روزهداری دعوت میکرد.
اجرای «دم دم سحری» بهویژه در محلات مرکزی و حاشیهای بوشهر رایج بود و در هر محله، افرادی خاص به انجام این کار میپرداختند. این سنت، علاوه بر جنبه کاربردی، نمادی از همدلی و روحیه اجتماعی در میان مردم بود. صدای دمام و اشعار سحری، فضایی معنوی و دلنشین در محلهها ایجاد میکرد و حس نزدیکی و اتحاد را میان همسایگان تقویت مینمود.
اگرچه با گذر زمان و ظهور ابزارهای مدرن، این سنت کمکم کمرنگ شده است، اما همچنان بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی بوشهر به شمار میآید. «دم دم سحری» یادآور روزگاری است که مردم با سادهترین ابزارها، لحظات معنوی خود را غنیتر میکردند و با یکدیگر پیوندی عمیقتر مییافتند.
«تابه گرمک کردن» یکی از آیینهای سنتی و باورهای رایج در فرهنگ مردم بوشهر است که برای رفع «نظرزدگی» به کار گرفته میشود. مردم بوشهر اعتقاد دارند که ضعف و بیماری طولانیمدت کودکان، گاه ناشی از چشمزخم یا «نظر» دیگران است. به همین دلیل، برای درمان این وضعیت، به اجرای این آیین خاص میپردازند که اغلب در شبهای چهارشنبه انجام میشود.
در این مراسم، ابتدا خانواده کودکی که دچار ضعف و بیماری شده است، چهارراهی را انتخاب میکنند و در آنجا آتشی میافروزند. بر روی این آتش، تابهای فلزی قرار داده میشود و مراحل آیین آغاز میشود. نکته مهم این است که اجرای این سنت صرفاً باید توسط یک زن و دخترش که ازدواج نکردهاند، صورت گیرد. این دو نفر در دو طرف آتش میایستند و کودک را به شکل نمادین بین خود دستبهدست میکنند. این حرکت بهگونهای انجام میشود که کودک از سمت یکی به دیگری منتقل شده و سپس به نفر اول بازگردانده میشود. این عمل چندین بار تکرار میشود و نوعی بازنمایی برای از بین بردن اثرات منفی نظر محسوب میگردد.
در مرحله بعد، مادر کودک وارد عمل میشود. او ظرفی که درون آن آب و قطعهای زاج سفید قرار دارد را بر روی تابه داغ میریزد. زاج در اثر گرما و سوختن، تغییر شکل میدهد و طرحی را به وجود میآورد. افراد حاضر در مراسم این طرح را بهدقت تفسیر میکنند و معمولاً آن را به شکلی انسانی شبیه میدانند. سپس با توجه به این شباهت، فردی را که تصور میشود کودک را «نظر زده» است، شناسایی میکنند.
پس از تشخیص فرد «نظرکننده»، از او درخواست میکنند که با نیت خیر و به نشانه رفع اثر نظر، تکهای پنبه را با آب دهانش مرطوب کرده و آن را به پیشانی کودک بمالد. خانواده معتقدند که با انجام این عمل، اثر چشمزخم از بین رفته و کودک سلامتی خود را بازمییابد.
این آیین، علاوه بر جنبههای اعتقادی، نشاندهنده پیوند عمیق میان باورهای سنتی و زندگی روزمره مردم بوشهر است. اگرچه با پیشرفت علم پزشکی، این سنت کمرنگتر شده، اما همچنان بخشی از هویت فرهنگی و معنوی منطقه را تشکیل میدهد و یادآور باورهایی است که از گذشتههای دور میان مردم جریان داشتهاند.
جشن نوروز، بهعنوان مهمترین جشن ایرانیان، در بوشهر نیز با شور و شکوهی خاص برگزار میشود. مردم این شهر، همچون دیگر نقاط ایران، از روزهای پیش از آغاز سال نو، خود را برای استقبال از بهار آماده میکنند. خانهتکانی یکی از مهمترین بخشهای این آمادهسازی است که همراه با خرید لباس نو و کاشت سبزه برای سفره هفتسین انجام میشود. در کنار اینها، زیارت اهل قبور نیز جایگاه ویژهای در سنتهای نوروزی مردم بوشهر دارد.
در ایام نوروز، مردم بوشهر برای پذیرایی از مهمانان، شیرینیهای محلی مانند «شیرین بیبگلی» و «شیرینی قراپیچ» تهیه میکنند. این شیرینیها بخشی از هویت فرهنگی و آشپزی این منطقه هستند و طعمی خاطرهانگیز به دید و بازدیدهای نوروزی میبخشند.
عیدی دادن، دید و بازدید، و برگزاری سیزدهبدر از دیگر بخشهای جدانشدنی نوروز در بوشهر است. این مراسمها، علاوه بر جنبههای آیینی و فرهنگی، فرصتی برای تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی میان مردم به شمار میروند. نوروز در بوشهر نه فقط جشن آغاز سال نو، بلکه نمادی از شادمانی، همبستگی و احترام به سنتهای دیرینه است که همچنان با زیبایی حفظ شده است.
چهارشنبهسوری یکی از آیینهای دیرینه مردم بوشهر است که با باورها و رسوم خاصی همراه است. مردم بوشهر معتقدند که در روزهای پایانی سال، هزاران بلا و مصیبت ممکن است نازل شود که بخش زیادی از آنها به شب چهارشنبهسوری مربوط میشود. به همین دلیل، این شب را زمانی مناسب برای دفع بلاها و پاکسازی روح و جسم از هرگونه انرژی منفی میدانند. یکی از مهمترین رسوم این شب، شکستن کوزه است. بوشهریها با انجام این کار، قضا و بلا را از خود و خانواده دور کرده و به استقبال سال نو میروند.
در این شب، مردم بوشهر توجه ویژهای به رفتار خود دارند. آنها معتقدند که نباید کسی را نفرین کنند یا سخن ناپسند بر زبان آورند، چرا که چنین اعمالی میتواند بلاها را به سوی خودشان بازگرداند.
از دیگر آیینهای ویژه چهارشنبهسوری در بوشهر، مراسم «لیوا» یا «زار» است که ریشه در فرهنگ آفریقایی دارد و از طریق ارتباط تاریخی بوشهر با سواحل حبشه وارد این منطقه شده است. این مراسم معمولاً برای افرادی که بیمار هستند برگزار میشود و با آدابی خاص همراه است. در این آیین، زنان و مردان لباسهای سنتی و مخصوصی میپوشند و با زدن عطری خاص، خود را برای مراسم آماده میکنند.
آمادهسازی برای این مراسم از هفت روز قبل آغاز میشود. در این مدت، معجونی از گیاهان دارویی مانند زعفران، زبان جوجخ، ریحان، کندرک، هل، گشنه و جوز تهیه میشود. بخشی از این معجون به بیمار داده میشود تا بخورد و باقی آن را بر بدن او میمالند. در طول مراسم، بیمار اگر مرد باشد، در فضایی دور از چشم زنان نگهداری میشود و اگر زن باشد، به دور از چشم مردان.
پس از بهبود، بیمار موظف است همواره لباس سفید و تمیز بپوشد، معطر باشد و از انجام هرگونه عمل خلاف دوری کند. این باور بخشی از فرهنگ مردم بوشهر است که نشاندهنده احترام آنها به سنتها و تلاش برای حفظ پاکی جسم و روح در آستانه سال نو است. مراسم چهارشنبهسوری در بوشهر، تلفیقی از آیینهای کهن ایرانی و تأثیرات فرهنگی دیگر مناطق است که به زیبایی در این جامعه محلی حفظ شده است.
در فرهنگ مردم بوشهر، معالجه بیماران با روشهایی آمیخته از باورهای سنتی و آیینهای کهن انجام میشود، که ریشه در اعتقادات مردم این منطقه دارد. این روشها گاه بر خرافات استوار بوده و گاه نشانههایی از پزشکی باستانی تمدنهایی مانند مصر و بابل را در خود جای داده است. مردم بوشهر برای درمان برخی بیماریها مانند دیوانگی، صرع، نازایی و بسیاری از امراض دیگر، به دعاها، تعویذها و حرزهای خاصی متوسل میشوند. آنها باور دارند که خواندن اوراد و ادعیه خاص میتواند بیماری را از بین ببرد و بیمار را شفا دهد.
یکی از باورهای رایج در بوشهر، استفاده از مهرهها برای درمان بیماریهاست. این مهرهها برای امراض مختلفی همچون تب، یرقان، بیماریهای پوستی و حتی نیش عقرب به کار میروند. مهرهها معمولاً به گردن بیمار آویخته میشوند و لازم است تا زمان بهبودی کامل، همراه بیمار باقی بمانند. اما پیش از استفاده از مهره، باید مراسمی به نام «اوسی» (Owsi) بر روی آن انجام شود.
«اوسی» به معنای تطهیر مهره و خواندن افسون یا دعا بر روی آن است. مردم معتقدند که اگر این مرحله انجام نشود، مهره هیچ تأثیری در درمان بیماری نخواهد داشت. اجرای این مراسم، علاوه بر تطهیر مهره، به آن نیرویی معنوی و شفابخش میدهد که برای درمان بیماری ضروری است.
مهرههای استفادهشده در درمان بیماریها، نامها و کاربردهای خاصی دارند. برای مثال، مهرههایی مانند «تمیمه»، «تب» یا «ازرق» (که به معنای کبود است) در بوشهر و دیگر نقاط ایران برای رفع چشمزخم و مداوای امراض مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. این باورها نشان میدهد که استفاده از مهرهها و تعویذها تنها محدود به بوشهر نبوده و در بسیاری از مناطق ایران نیز رایج بوده است.
این روشها، هرچند امروز با پیشرفت علم پزشکی تا حد زیادی کمرنگ شدهاند، اما بخشی از هویت فرهنگی و اعتقادی مردم بوشهر را تشکیل میدهند. آنها بازتابی از تلاش انسانها در طول تاریخ برای مقابله با بیماریها از طریق ترکیب باورهای معنوی و دانش ابتدایی پزشکی هستند. معالجه سنتی در بوشهر، علاوه بر جنبه درمانی، نشاندهنده ارتباط عمیق مردم این منطقه با سنتها و باورهای کهن است که از گذشتگان به ارث رسیده است.
لباسهای محلی مردم بوشهر، بخشی از هویت فرهنگی این منطقه محسوب میشوند و به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط آبوهوایی خاص، طراحی آنها با سبک زندگی ساحلی و اقلیم شرجی سازگار شده است. استفاده از پارچههای نخی سبک و خنک، ویژگی اصلی این پوششها است که هم راحتی و هم تناسب با هوای گرم و مرطوب بندر را فراهم میکند.
پوشش بانوان بوشهری به طور خاص، نهتنها بازتابدهنده فرهنگ محلی بلکه نشاندهنده زیبایی و ظرافت در طراحی است. یکی از اجزای اصلی لباس زنان بوشهری، پیراهن بلندی است که دورچینهای آن جلوهای خاص به لباس میبخشد. این پیراهنها اغلب با عبای سیاه تکمیل میشوند که علاوه بر زیبایی، جنبهای کاربردی برای محافظت در برابر آفتاب دارد. همراه با این لباس، بانوان از مقنعهای نازک و سیاهرنگ استفاده میکنند که بهخوبی با سایر اجزا هماهنگ است.
یکی دیگر از اجزای مهم پوشش بانوان، روبنده نازکی است که بهعنوان بخشی از حجاب سنتی نقش دارد و اغلب از پارچههای سبک تهیه میشود. شلوارهای چیت نیز از جمله لباسهای رایج در میان زنان بوشهری هستند که با طرحهای ساده و جنس خنک خود، برای شرایط آبوهوایی منطقه بسیار مناسباند. این شلوارها همراه با کفشهای سنتی به نام «کوش» که نوعی صندل محلی است، پوشیده میشوند. «کوش» نهتنها راحتی در حرکت را فراهم میکند، بلکه به دلیل طراحی باز و سبک خود، انتخابی عالی برای هوای گرم و شرجی است.
لباس محلی در بوشهر، علاوه بر کاربرد روزمره، بخشی از فرهنگ و تاریخ این منطقه را بازتاب میدهد و یکی از جاذبههای فرهنگی آن محسوب میشود. هر یک از اجزای این لباسها، از رنگها و طرحها گرفته تا نوع پارچه، نشاندهنده تطابق مردم با شرایط محیطی و حفظ سنتها است. با وجود تأثیرات مدرنیته بر پوشش مردم، لباسهای محلی همچنان در مراسمها و مناسبتهای خاص مورد استفاده قرار میگیرند و بهعنوان نمادی از اصالت و فرهنگ مردم بوشهر، جایگاه خود را حفظ کردهاند. این لباسها نهتنها پوشش، بلکه زبانی برای روایت پیشینه و هویت مردم این منطقه هستند.
غذاهای محلی بوشهر یکی از مهمترین جلوههای فرهنگی این منطقه است که ریشه در شرایط جغرافیایی، اقلیم و سبک زندگی مردم دارد. به دلیل ساحلی بودن استان بوشهر و محدودیت در کشاورزی و دامداری، ماهی و میگو نقش اصلی را در خوراک مردم این منطقه ایفا میکنند. این مواد غذایی، به دلیل دسترسی آسان و تنوع گونهای، به بخش اصلی رژیم غذایی مردم بوشهر تبدیل شدهاند. غذاهای محلی این استان علاوه بر طعم بینظیر، بازتابی از فرهنگ و ذائقهی مردمان جنوب ایران است.
یکی از رایجترین غذاهای محلی در بوشهر انواع «قلیه» است. واژه «قلیه» که ریشهای عربی دارد، به معنای خوراکی است که با گوشت تهیه میشود. در مناطق ساحلی بوشهر، قلیه بیشتر به خورشهایی با ماهی و میگو اطلاق میشود. قلیهماهی و قلیهمیگو از محبوبترین و پرطرفدارترین غذاهای محلی این منطقه هستند. این خورشها با استفاده از ماهی یا میگو، سبزیهای معطر، تمرهندی و ادویههای خاص محلی تهیه میشوند و طعمی ترش و دلپذیر دارند.
تنوع قلیهها در بوشهر بسیار چشمگیر است و انواع مختلفی از آنها مانند قلیه اسفناج، قلیه بادمجان، قلیه کدوترش، قلیه برنج، قلیه هویج، قلیه پیتی و قلیه سغدی در آشپزی این منطقه وجود دارد. علاوه بر قلیه، غذاهایی مانند کباب ماهی، آبگوشت ماهی، شینسیل میگو، دمپخت ماهی، ماهی تنوری، ماهی شکمگرفته، ماهی شورپلو و حواری ماهی نیز از دیگر غذاهای محبوبی هستند که با ماهی و میگو تهیه میشوند. این غذاها نشاندهنده خلاقیت مردم بوشهر در استفاده از مواد اولیه در دسترس و تطبیق آن با ذائقه محلی است.
علاوه بر غذاهای دریایی، غذاهای دیگری نیز در بوشهر رایج است که با مواد محلی تهیه میشوند. دلمه برنج و دلمه برگ مو از غذاهای سنتی محبوب این منطقه هستند که با استفاده از برنج، سبزیجات و گوشت تهیه میشوند. غذاهایی مانند خوراک چغندر، خوراک سیبزمینی، خوراک فاسولیا (لوبیای محلی)، دمپخت ماش، و خورشهایی مانند خورش گلکلم، خورش کلمپیچ، خورش لوبیاسبز و خورش بادمجان نیز در میان مردم بوشهر مرسوم است.
یکی دیگر از غذاهای پرطرفدار در بوشهر «دال عدس» است که با استفاده از عدس قرمز، تمرهندی، سیر و ادویههای تند تهیه میشود. این غذا با نان محلی سرو میشود و طعمی تند و دلچسب دارد. همچنین حلوای عسلی یکی دیگر از خوراکیهای محلی بوشهر است که معمولاً در مراسمها و مناسبتهای خاص تهیه میشود و طعمی شیرین و معطر دارد.
غذاهای محلی بوشهر، علاوه بر طعم و عطر دلپذیر، نمادی از خلاقیت، فرهنگ و تاریخ این منطقه هستند. ترکیب ماهی و میگو با ادویههای جنوبی و سبزیهای محلی، غذاهایی را به وجود آورده که نهتنها برای مردم بوشهر، بلکه برای هر کسی که به این منطقه سفر میکند، تجربهای بینظیر و فراموشنشدنی ایجاد میکند. این غذاها، بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی مردم بوشهر هستند که همچنان با عشق و علاقه در این منطقه طبخ و سرو میشوند.
مردم استان بوشهر به زبان فارسی تکلم میکنند، اما این زبان با گویشهای محلی خاص منطقه تنوع زیادی پیدا کرده است. گویشهای رایج در این استان مانند گویشهای بردستانی، دشتی، تنگستانی و کازرونی، هویت فرهنگی و زبانی خاصی به مردم این منطقه بخشیدهاند. این گویشها، که در روستاها با تنوع بیشتری نسبت به شهرها یافت میشوند، از نظر ریشه و ساختار به گویشهای رایج در شمال استان فارس مانند لری، فارسی و سیوندی شباهت دارند. در واقع، ارتباطات تاریخی و جغرافیایی میان استان بوشهر و مناطق همجوار در فارس، تأثیر قابلتوجهی بر گویشهای محلی این استان گذاشته است.
در کنار گویشهای فارسی رایج، در برخی نواحی خاص استان بوشهر زبان عربی نیز کاربرد دارد. برای مثال، بخشی از مردم جزیره شیف و بنادر کنگان و علویه به زبان عربی صحبت میکنند. این تنوع زبانی به دلیل تاریخچه تعاملات تجاری و فرهنگی مردم این نواحی با کشورهای حاشیه خلیج فارس و همچنین حضور مهاجران عرب در گذشته به وجود آمده است.
زبان و گویشهای مردم بوشهر نه تنها از لحاظ فرهنگی غنی هستند، بلکه بازتابدهنده تاریخچه پیچیده و تعاملات گسترده این منطقه با سایر مناطق ایران و جهان هستند. برای مثال، گویشهای مردم سواحل خلیج فارس و جزایر آن شامل واژگان متنوعی از زبانها و گویشهای مختلف هستند؛ از جمله واژههایی که از گویشهای شبانکارهای، بلوچی، کردی، و ترکمنی نشأت گرفتهاند. علاوه بر این، تأثیر زبانهای خارجی مانند انگلیسی، پرتغالی، هلندی، هندی و عربی نیز در این گویشها به چشم میخورد.
این تأثیرات عمدتاً به دلیل موقعیت استراتژیک بوشهر در حاشیه خلیج فارس و نقش آن به عنوان یکی از مهمترین بنادر تجاری ایران در طول تاریخ ایجاد شده است. با وجود این تأثیرات، استخوانبندی و ساختار اصلی زبان مردم بوشهر همچنان فارسی باقی مانده است.
یکی از ویژگیهای برجسته زبان مردم بوشهر، انعطافپذیری آن در برابر واژگان و عبارات خارجی است. برای مثال، واژگانی که از زبانهای پرتغالی، هلندی و انگلیسی وارد گویشهای محلی شدهاند، به شیوهای منحصربهفرد با ساختار فارسی ترکیب شدهاند و بخشی از زبان روزمره مردم این منطقه را شکل دادهاند. این امر نشاندهنده تعاملات گسترده مردم بوشهر با جهان خارج، بهویژه در دورانهایی است که خلیج فارس به عنوان یکی از شاهراههای مهم تجاری جهان شناخته میشد.
در مجموع، زبان مردم بوشهر را میتوان ترکیبی از اصالت فارسی و تأثیرات فرهنگی متنوع دانست. این زبان، در عین حفظ ریشههای فارسی خود، بازتابدهنده تاریخچهای غنی از تعاملات میانفرهنگی و جغرافیایی است. گویشهای محلی این استان نه تنها به عنوان یکی از ویژگیهای هویتی مردم بوشهر شناخته میشوند، بلکه بخشی از میراث زبانی و فرهنگی ایران را تشکیل میدهند.
استان بوشهر به دلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخی خود همواره میزبان اقلیتهای دینی مختلف بوده است. از گذشته تاکنون، پیروان ادیانی مانند یهودیت، مسیحیت و دیگر مذاهب به این منطقه مهاجرت کرده و در آن سکونت گزیدهاند. این تنوع مذهبی، بخشی از تاریخ غنی و تعاملات فرهنگی بوشهر را شکل داده است.
امروزه نیز اقلیتهای مذهبی در برخی نقاط استان زندگی میکنند و در کنار دیگر مردم، فعالیتهای مذهبی و اجتماعی خود را به راحتی انجام میدهند. آنها آزادانه مراسم و جشنهای مذهبی خود را برگزار کرده و همواره مورد احترام و پذیرش جامعه محلی قرار دارند. این همزیستی مسالمتآمیز میان اقلیتهای دینی و مردم بوشهر، نشاندهنده روحیه پذیرش و تعامل فرهنگی در این استان است که در طول تاریخ حفظ شده و به عنوان بخشی از هویت اجتماعی آن شناخته میشود.
فرهنگ مردم بوشهر نه تنها بازتابی از تاریخ کهن و جغرافیای منحصربهفرد این بندر است، بلکه نشاندهنده پیوند عمیق مردم آن با دریا، تجارت، و سنتهای بومی است. از نامهای باستانی چون «ریشهر» و «لیان» گرفته تا هویت امروزین بوشهر، این شهر همواره مهد تمدن و تعاملات فرهنگی بوده است. بوشهر با تاریخ پرماجرا و فرهنگی پویا، همچنان یکی از نگینهای درخشان ایران در حاشیه خلیج فارس به شمار میرود.
بوشهر در جنوب غربی ایران و در حاشیه خلیج فارس واقع شده است. این شهر به دلیل موقعیت ساحلی و شبهجزیرهای، از سه طرف به خلیج فارس محدود میشود.
تاریخ بوشهر به دوران هخامنشی و ساسانی بازمیگردد. این شهر در طول تاریخ با نامهای مختلفی مانند «رام اردشیر»، «ریشهر»، «لیان» و «ابوشهر» شناخته شده است.
جشنهای مذهبی مهم در بوشهر شامل میلاد پیامبر اکرم (ص)، میلاد حضرت فاطمه (س)، میلاد حضرت علی (ع)، جشن نیمه شعبان و عید غدیر خم است.
در بوشهر، عید فطر به نام «عید تلخک» یا «عید مردهها» شناخته میشود. مردم به یاد درگذشتگان خود فاتحهخوانی میکنند و به زیارت اهل قبور میروند. پس از آن، نماز عید فطر به جماعت خوانده میشود.
عزاداریهای محرم در بوشهر شامل آیینهایی مانند سینهزنی، سنج و دمامزنی، مقتلکخوانی، هیا مظلوم و پامنبری است. این مراسم به دلیل سبک ویژهاش در فهرست آثار معنوی ایران ثبت شده است.
در سینهزنی بوشهری، شرکتکنندگان به صورت دایرهای دور نوحهخوان حلقه میزنند و همزمان با نوای نوحه، دستها را بر سینه میزنند. این مراسم به دلیل هماهنگی حرکات و نوای نوحه، فضایی پر از اندوه و معنویت ایجاد میکند.
گلی گوشو مراسمی است که در شب پانزدهم ماه رمضان برگزار میشود. کودکان با کیسههای کوچک به در خانهها میروند و با خواندن اشعاری آهنگین، گندم بو داده دریافت میکنند. این مراسم نمادی از رفع موانع و برکتخواهی است.
غذاهای محلی بوشهر عمدتاً بر پایه ماهی و میگو تهیه میشوند. قلیهماهی و قلیهمیگو از معروفترین غذاهای این منطقه هستند که با سبزیهای معطر و تمرهندی طعمدار میشوند.
لباس محلی بانوان بوشهری شامل پیراهن بلند با دورچینهای زیبا، عبای سیاه، مقنعه نازک و شلوار چیت است. کفشهای سنتی به نام «کوش» نیز بخشی از این پوشش محلی است.
گویشهای رایج در بوشهر شامل گویشهای بردستانی، دشتی، تنگستانی و کازرونی است. این گویشها به گویشهای شمال استان فارس شباهت دارند و ریشه در زبان فارسی دارند.
مراسم بارانخواهی در بوشهر در زمان خشکسالی برگزار میشود. مردم با دعا و نیایش جمعی، در کنار درختان مقدس یا مکانهای مذهبی، از خداوند طلب باران میکنند.
در بوشهر، چهارشنبهسوری با آیینهایی مانند شکستن کوزه برای دفع بلا و مراسم «لیوا» یا «زار» همراه است. این مراسم برای رفع بیماریها و پاکسازی روح و جسم انجام میشود.
یزلهگری نوعی رقص و پایکوبی گروهی است که با همخوانی جمعی و کفزدنهای آهنگین انجام میشود. این مراسم در جشنها و گردهماییها برگزار میشود و نمادی از همبستگی و شادی جمعی است.
اقلیتهای دینی مانند یهودیان و مسیحیان در بوشهر آزادانه مراسم مذهبی خود را برگزار میکنند و در کنار دیگر مردم زندگی مسالمتآمیزی دارند. این تنوع مذهبی بخشی از تاریخ غنی بوشهر است.
بوشهر به دلیل موقعیت استراتژیک در حاشیه خلیج فارس، تاریخ غنی و تعاملات فرهنگی گسترده، از اهمیت بالایی برخوردار است. این شهر با فرهنگ دریایی، معماری منحصر به فرد و آیینهای مذهبی خاص، هویت فرهنگی بینظیری دارد.
مطالب مرتبط : معرفی بهترین رستوران های بوشهر برای امتحان غذاهای لذیذ محلی بهترین مکان ها برای عکاسی در بوشهر فستیوال ها و جشنواره های بوشهر که نباید از دست بدهید